سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] بنده را نسزد که به دو خصلت اطمینان کند : تندرستى و توانگرى . چه آنگاه که او را تندرست بینى ناگهان بیمار گردد و آنگاه که توانگرش بینى ناگهان درویش شود . [نهج البلاغه]
خدا عشق من
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» هر در که زدم صاحب آن خانه تویی تو

پوشیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من

چون می روی بی?من مرو ای جان جان بی?تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من

هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

بی پا و سر کردی مرا بی?خواب و خور کردی مرا
در پیش یعقوب اندرآ ای یوسف کنعان من

از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من

چون می روی بی?من مرو ای جان جان بی?تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای مشعله تابان من


تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه

حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه

مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصوده تویی کعبه و بتخانه بهانه

هر در که زدم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی نو

هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه

ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غائب ز میانه





نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» بدونین و شک نکنین

 

بدونین و شک نکنین

که هیچ کس جز افریننده شما  خدای مهربون ما

دوستدار ما نیست

نه خانواده نه دوستان و اقوام هیچ کس بدرد ما نمیخوره

بخدا قسم شاید الان به حرف من بخندید

اما یه روز که امیدوارم دیر نباشه

می فهمید چی میگم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»»

 

سلام این شبها هر کسی این پست وبلاگ خدا عشق من قلب من

رو میخونه برای دوست خوبم خیلی زیاد دعا کنه

برای سلامتی اش

خوشبختی اش

و بیشتر سلامتی اش که اگه این کار رو واسم کنین خیلی محبت کردین

اخه خیلی مهربونه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» شما رو به فاطمه زهرا

 

 

شما رو به فاطمه زهرا قسم میدهم امشب خونه نمونین

یا خونتون رو مسجد دل کنین و قران رو به فارسی بخونین

و منو خیلی دعا کنین که به شدت محتاج دعا شدم

بدونین منم دعاتون میکنم خدا نگهدارتون باشه همیشه نگهدار شما و مادرهایتان



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»»

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست

خدایا حمید تو یه حرف دیگه بیشتر نداره

اونم اینه که فقط تورو داره   تو از دل اش با خبری

 

دیگه فقط باید این رو زمزمه کنم که :

 

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» یا مهدی ادرکنی ای نور دیده جان و دل اهدا کنم تو را

 

گر قسمت ام شود که تماشا کنم تو را

ای نور دیده جان و دل اهدا کنم تو را

این دیده نیست قابل دیدار روی تو

چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را

تو در میان جمعی و من غرق حیرت ام

کاندر کجا بر آیم و پیدا کنم تو را

هر صبج جمعه ندبه کنان در دعای صبح

از کردگار خویش تمنا کنم تو را

همچون مویدم به تکاپو مگر دلی

ای آفتاب گمشده پیدا کنم تو را



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» این عشق الهی است حق لایتناهیست

 
نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد
وان را که منم مأوا آواره نخواهد شد
وان را که منم خرقه عریان نشود هرگز
وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد

میچرخم و میرقصم و مینوشم از این جام
بیخود شده از خویشم و از گردش ایام
این عشق الهی است حق لایتناهیست
این عشق الهی است این شور خداییست

آنکس که رخش بیند پاداش نخواهد هیچ
بی او به بهشت اندر یک لحظه بپاید بیش
این عشق الهی است حق لایتناهیست
این عشق الهی است این شور خداییست

از خویش برستم من بر سجده نشستم من
خویشم همه غیر آمد از غیر گسستم من
بتخانه زدم آتش آتشکده را خاموش
لات و هول و عظا از پایه شکستم من
لات و هول و عظا از پایه شکستم من

میچرخم و میرقصم و مینوشم از این جام
بیخود شده از خویشم و از گردش ایام
این عشق الهی است  حق لایتناهیست
این عشق الهی است این شور خداییست
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» آب حیات عشق ××× مولوی

 
 
آب حیات عشق را در رگ ما روانه کن   آینه صبوح را ترجمه شبانه کن
ای پدر نشاط نو بر رگ جان ما برو   جام فلک نمای شو وز دو جهان کرانه کن
ای خردم شکار تو تیر زدن شعار تو   شست دلم به دست کن جان مرا نشانه کن
-گر عسس خرد تو را منع کند از این روش   حیله کن و ازو بجه دفع دهش بهانه کن
-در مثل است کاشقران دور بوند از کرم    ز اشقر می کرم نگر با همگان فسانه کن
-ای که ز لعب اختران مات و پیاده گشته‌ای   اسپ گزین فروز رخ جانب شه دوانه کن
خیز کلاه کژ بنه وز همه دام‌ها بجه   بر رخ روح بوسه ده زلف نشاط شانه کن
-خیز بر آسمان برآ با ملکان شو آشنا   -مقعد صدق اندرآ خدمت آن ستانه کن
-چونک خیال خوب او خانه گرفت در دلت   چون تو خیال گشته‌ای در دل و عقل خانه کن
-هست دو طشت در یکی آتش و آن دگر ز زر   آتش اختیار کن دست در آن میانه کن
-شو چو کلیم هین نظر تا نکنی به طشت زر   آتش گیر در دهان لب وطن زبانه کن
-حمله شیر یاسه کن کله خصم خاصه کن   جرعه خون خصم را نام می مغانه کن
کار تو است ساقیا دفع دوی بیا بیا    ده به کفم یگانه‌ای تفرقه را یگانه کن
شش جهت است این وطن قبله در او یکی مجو   بی وطنی است قبله گه در عدم آشیانه کن
-کهنه گر است این زمان عمر ابد مجو در آن   مرتع عمر خلد را خارج این زمانه کن
-ای تو چو خوشه جان تو گندم و کاه قالبت   گر نه خری چه که خوری روی به مغز و دانه کن
هست زبان برون در حلقه در چه می شوی   در بشکن به جان تو سوی روان روانه کن
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»»

 
نمیشه باور من که باز میخونم
این چه احساسی ای رب نمیدونم
تا تو رو دارم خدایا هیچ غمم نیست
توی زندگیم بجز تو هیچ کمم نیست

تا تو رو دارم خدایا هیچ غمم نیست
توی زندگیم بجز تو هیچ کمم نیست

یکی فاسدم میخونه یکی کافرم میدونه
یکی میگه الهی اطلا توی این دنیا نمونه
یکی میگه خراب بادس یکی میگه که خیلی سادس
یکی میگه سوار آهوس اون یکی هم میگه ییادس


یکی فاسدم میخونه یکی کافرم میدون
یکی میگه الهی اطلا توی این دنیا نمونه
یکی میگه خراب بادس یکی میگه که خیلی سادس
یکی میگه سوار آهوس اون یکی هم میگه ییادس

تا تو رو دارم خدایا هیچ غمم نیست
توی زندگیم بجز تو هیچ کمم نیست

ای خدا عاشق خسته ام دیگه از زندگی خسته ام
من وفادار به اون عهدی که بستم آره هستم
ای خدا تو این زمونه زندگی شده بهونه
شده ام خسته از این حرفها که شد تیشه بجونه

تا تو رو دارم خدایا هیچ غمم نیست
توی زندگیم بجز تو هیچ کمم نیست

یکی فاسدم میخونه یکی کافرم میدون
یکی میگه الهی اطلا توی این دنیا نمونه
یکی میگه خراب بادس یکی میگه که خیلی سادس
یکی میگه سوار آهوس اون یکی هم میگه ییادس

تا تو رو دارم خدایا هیچ غمم نیست
توی زندگیم بجز تو هیچ کمم نیست
 


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حمید کیفری ( یکشنبه 85/7/30 :: ساعت 3:37 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

با سلام
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 12467
» درباره من

خدا عشق من

» آرشیو مطالب
پاییز 1385

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب